اب و گل 1 2 3 4 5 Meysam بازدید : 103 پنجشنبه 25 آبان 1391 نظرات (0) گران جانی بی ادبی می کرد.عزیزی او را ملامت نمود.او گفت:چه کنم؟اب و گل مرا چنین سرشته اند. گفت:اب و گل را نیکو سرشته اند اما لگد کم خورده است.
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات